بچه های خدایی |
چند شب بعد از دیدن خواب بدی که دیده بودم ترس هنوز در وجودم بود شب که به خواب رفتم خودم را در حال نماز خواندن دیدم . درحالی که خیلی ترس داشتم دیدم قبله ام شکافته شد وتا آسمان راهی پر از نور باز شد. همه چیز زیبا و قشنگ بود . غیر قابل وصف در همان حال چندین ملائکه از آسمان به سویم آمدند و قرآن را بروی دستانم گذاشتند. و مرا نوازش کردند . از آیه آیه های ان نور میبارید چنان آرامشی برایم ایجاد شد که دلم نمی خواست هیچگاه بیدار شوم . . . اما یک چیز را خوب فهمیدم وآن اینکه شاید حکمت این خواب در این بود که نماز و کلام خدا و قرآن آرامش دهنده قلبهاست. وهر گاه ترسی یا حاجتی بود بهترین پناه و شفا قرآن است. . . [ یکشنبه 90/8/29 ] [ 3:29 عصر ] [ اسمان ]
[ نظر ]
|
درباره وبلاگ
*
امکانات وب بازدید امروز: 74 بازدید دیروز: 33 کل بازدیدها: 554541
آخرین مطالب
لینک های مفید
*
آرشیو مطالب
لینک دوستان
لینک های مفید |
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |